تو کافی شاپ نشسته بودم و منتظر دوستام بودم، صدای صحبت 2تا دختر چادری میز بغلی توجهم رو جلب کرد
+: وایییییی مبارکه، بالاخره ازدواج کردی؟ -: آره، با همون، بالاخره بابام قبول کرد +: به سلامتی، حالا که عقد کردی چرا ابروها و سیبیلات روبرنمیداری؟ -: دوست ندارم اصلا! +: شوهرت بهت نمیگه برداری؟ -: اونم دوست نداره بردارم، میگه اینجوری خیلی معصوم تری!
یعنی معصومیتش تو حلقم! :|
يه سري از ادما باس شعور و تربيت رو از وسايل الكترونيكي ياد بگيرن ! واااااالا الان موبايل و سينماي خانگي هم روشن ميشه سلام ميكنن .. تاره نوكيـا دستم ميده !!!
طراحیش زشت بود
بازم خوبه معصومیتش تو حلقت بوده اگه سیبیلاش بود چی میشدا .... والا
آجی گلم
mr30
مرسی